تعزیهخوانهای تکیه دولت ناصرالدینشاه چقد دستمزد میگرفتند؟
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۹۵۶۸۹
ماجرای ساختن تکیه دولت، تعزیههای باشکوهی که در دوران ناصرالدین شاه در آن برگزار میشد و اینکه آیا شاه قاجار بعد از مسافرت به اروپا و الگوگیری از تماشاخانه آلبرت هال لندن دستور آن را صادر کرده است؛ از مباحث جذاب تاریخ دو قرن گذشته است.
با افزایش جمعیت تهران و اشتیاق عامه مردم و اعیان و اشراف به تعزیه و علاقه شدید ناصرالدین شاه به داشتن یک بنای عالی و مناسب برای برگزاری تعزیههای دولتی و درباری، دیگر تکیه دولت قدیم (تکیه حاج میرزا آقاسی) گنجایش جا دادن انبوه تماشاگران تهرانی را نداشت و محل مناسبی برای برپایی مراسم تعزیه نبود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از این رو ناصر الدین شاه در سال ۱۲۸۳ هجری قمری به دوستعلی خان معیرالممالک دستور داد تا همراه ساخت کاخ شمسالعماره تکیه بزرگی هم در کنار آن بنا کند. معیر الممالک از همان زمان دست به کار شد و هنرمندان و معماران مشهور تهران را برای این کار گرد آورد.
اگر چه ظاهرا چند سال طول میکشد تا تزیینات داخلی و بخشهای فرعی آماده شود و نخستین تعزیهای که در تکیه دولت برگزار میشود از سال ۱۲۹۳ هجری قمری به بعد است که تعزیهخوانی در این تکیه باشکوه و جلال خاص آغاز شده است.
این تعزیهها تا سال مرگ ناصر الدین شاه (۱۳۱۳ هجری قمری) ادامه داشت و سال به سال بر شکوه و جلال و تجمل تشریفات آن افزوده میشد و پس از او تا زمان محمدعلی شاه و حتی احمدشاه اگر چه تعزیهخوانیهای تکیه دولت به روال گذشته همچنان ادامه یافت؛ اما شکوه و جلال و زرق وبرق تعزیهخوانیهای دوره ناصری را نداشت.
عبدالله مستوفی در شرح زندگانی من (جلد یک صفحه ۲۸۸) نوشته: «.. ناصرالدین شاه که از همه چیز وسیله تفریح میتراشید، در این کار هم سعی فراوان خرج داد و شبیه خوانی را وسیله اظهار تجمل و نمایش شکوه و جلال سلطنتش کرد...»
تکیه دولت با حضور مردمبیشتر بخوانید:
نذریهای طهرونیها در ماه محرم/ از آش ابودردا تا قفلآجین و شمعآجین از تکیه سپورها و درخونگاه تا شوفرها و درکه / معروف ترین تکایا و هیئات قدیمی عاشورایی از شمال تا جنوب تهران هزینههای تعزیه در دوران ناصرالدینشاهبه طور کلی تعزیهها در دوره قاجار در تکیهها برگزار میشد؛ به جز تعزیهخوانیهای عمومی که بانیان آن بیشتر اهالی محل بودند و هر خانواده به حد توانایی خود با رضایت و رغبت برای آن پول پرداخت میکرد، تعزیهخوانیهای دولتی هم به دو صورت تعزیه خوانیهای دولتی یا درباری و سلطنتی پایتخت و تعزیههای دولتی شهرها و ایالات برگزار میشد.
اعتمادالسلطنه درباره مخارج دولتی و غیردولتی در اواسط عهد ناصری مینویسد: «از طرف دولت روز افزون چه در تهران و چه در سایر بلاد بیش از ۵۰ هزار تومان از عین مالیات به مخارج تعزیهداری میرسد و البته در تمام اقطار ایران در این ماه (محرم و صفر) تقریبا یک کرور تومان قند و چای به مصارف روضه الشهدا خوانی میرسد.»
البته ناصرالدین شاه علاوه بر تعزیهخوانیهای معمول تکیه دولت در مسافرتهای خود نیز دستور میداد که برایش تعزیه بخوانند که هزینههای آن را نیز باید حساب کرد.
مزد تعزیه خوانان تکیه دولت بیش از مزد تعزیه خوانان دیگر بود. مزد تعزیهخوانان بر اساس هنرمندی و سابقه تعزیهخوان و اهمیت نقشها تعیین میشد. بیشترین مزدها را شهادتخوانها، امامخوان، شبیه حضرت زینب و شمرخوان و تختخوان دریافت میکرد.
کنت جوزف آرتور دو گوبینو (Joseph Arthur de Gobineau) نخستینبار در سال ۱۸۵۵ یعنی درست زمانیکه تازه ۹ سال بود ناصرالدین شاه بر اریکه سلطنت تکیه زده بود، خود را با کشتی به ساحل بوشهر رساند و از آنجا راهی نقاط مرکزی ایران از جمله پایتخت شد.
سهسال در ایران ماند که بخشی از آن دبیر اول و نیمه دوم این مدت کاردار سفارت فرانسه در تهران بود. او همچنین سه سال بعد، از ناپلئون سوم، امپراتور فرانسه دوباره مأموریت یافت تا در جایگاه کاردار فرانسه راهی ایران شود که تا سال ۱۸۶۳ تداوم یافت.
او مینویسد: «خواننده خوشصدا بیش از دیگر اعضای دسته درآمد دارد، زیرا عایدی به تناسب قریحه و استعداد تقسیم میشود. مثلا درآمد پسربچه چهارده پانزدهسالهای که مردم صدایش را به ویژه دوست دارند و از اشتهار کلانی برخوردار است، در دهه محرم بر ۲۵۰ تا ۳۰۰ تومان، (۲۹۰۰ تا ۳۴۰۰ فرانک) میشود که عایدی خوبی است.»
دوگلاس اسلادن نویسنده انگلیسی که شرح یک مجلس تعزیه را از زبان دولوری، ایلچی فرانسه دربار مظفرالدین شاه نقل میکند، میگوید: «جوان اصفهانی خوشصدا که در تعزیه شبیه قاسم (برادرزاده امامحسین) شده بود، برای تعزیهخوانیهای ۱۰ روزه اول محرم، در حدود ۴۰۰ تومان گرفت.» که نسبت به آن زمان مبلغ کلانی است.
تابوت ناصرالدینشاه پیش از خاکسپاری در حرم شاه عبدالعظیم، در ایوان ویژه شاه «تکیه دولت» قرار داشت بخشهای تکیه دولتدر مرکز تکیه دولت، سکوئی دایره شکل به قطر تقریبی ۹.۵ متر و ارتفاع یک متر، که از سنگ منقوش به قاب و شمسه ساخته شده بود، قرار داشت که سطح آن با آجر، فرش شده و در چهار طرف آن نیز پلههایی درنظر گرفته شده بود.
این سکو تخت نامیده میشد و شبیهخوانان تعزیهها از پلههای چهار طرف آن بالا میرفتند و نسخههای مختلف تعزیه را اجرا میکردند. اطراف این سکو نیز راهی ایجاد شده بود به عرض تقریبی شش متر تا دستههای عزاداری، سوارهها، موزیکچیها، فیلها، شترها و درشکهها از این طریق وارد شده و پس از گردش و اجرای مراسم مخصوص به خود، از این راه نیز خارج شوند.
منبر تکیه دولتدر تکیه دولت، یک منبر بزرگ از سنگ مرمر وجود داشته که برخی معتقدند ۲۰ پله و برخی دیگر معتقدند ۱۴ پله داشته که بلندای آن حدود ارتفاع یک طبقه از «تکیه دولت» بوده است. این منبر به سفارش معیرالممالک در شهر یزد ساخته شده که آن را در زمان انقلاب مشروطه از تکیه دولت خارج میکنند و در میدان توپخانه سابق (میدان امام خمینی ره) قرار میدهند و شیخ فضل اللّه نوری روی آن سخنرانی میکند.
در مقابل این ایوان، در انتهای صحن تکیه، منبری از سنگ مرمر با چهار پله روی سکوی مرتفعی قرار داشت که قبل از شروع تعزیه چند واعظ بر آن وعظ کرده و مردم را برای مشاهده وقایع تعزیه آماده میکردند.
چادر تکیه دولتجعفر شهری در صفحه ۱۱۴ کتاب طهران قدیم چنین نوشته: چادر این تکیه نیز به نسبت مکان خود از بزرگترین و پرشکوهترین پوشها بود که بر اسکلت آهنی آن استوار میشد؛ چه، سقف و پوش سلطانی به حساب میآمد که سایه بر سر ظلالله میافکند، همراه نقشهایی از شیر و پلنگ و طاووس و مرغ و گل و گلدان و شیرهای شمشیر به دست و خورشید به پشت، همراه با نواردوزیهای قشنگ که هر بینندهای را مجذوب میکرد.
روشنایی تکیه دولتدر مرکز سقف تکیه دولت، یک چهل چراغ آویخته شده بود. از سوی دیگر چهلچراغها و قندیلها و لالههایی نیز وجود داشتند که بیش از پنجهزار شمع در آنها روشن میشد و با استفاده از شمعدانهای چند شاخه و دیوارکوبها و چلچراغها و شمع ها، نورپردازی چشمگیری به وجود میآمد که حال و هوای ویژهای به این بنا میداد.
برای روشنایی صحن و سکوی تکیه دولت، که بر آن مراسم تعزیه اجرا میشد، از چهار چراغ گاز استفاده میشد و برای جلوگیری از اختلال دید تماشاچیانی که در طبقات فوقانی قرار داشتند، به جای حباب از چهار چتر که بالای آن میبستند، استفاده میکردند.
در سال ۱۲۶۳ هجری قمری، به دستور ناصرالدین شاه قاجار نخستین مولد برق به ایران وارد شد و به منظور روشنایی دربار و تکیه دولت مورد استفاده قرار گرفت. از این پس در اطرف تخت تکیه دولت شش چراغ برق بزرگ آویخته میشد تا روشنایی لازم را تامین کند.
تعزیهخوانی دربار از اول محرم یا یک روز مانده به آن شروع میشد و تا دهم یا گاهی تا دوازدهم و چهاردهم ادامه داشت و معمولا دو نوبت روز و شب برگزار میشد؛ ناصرالدیدن شاه معمولا از روز دوم یا سوم محرم به تکیه میآمد و در جایگاه مخصوص خود که پرده زنبوری آبی یا مشکی در جلویش آویخته بود، مینشست. بانیان مجالس تعزیههای تکیه دولت رجال بودند که هر کدام هزینه برگزاری چند روز تعزیه را برعهده میگرفتند.
برگزاری تعزیه در تکیه دولت بعد از ناصرالدین شاه چند سالی کمفروغ بود، اما در سال ۱۳۲۳ هجری قمری به دستور مظفرالدینشاه سقف تکیه دولت ساخته شد و بار دیگر تعزیهخوانی از اول محرم و با تشریفات در آنجا برپا شد و تا زمان احمدشاه نیز کم و بیش ادامه داشت.
تکیه دولت در سال ۱۳۲۵ برای ساخت این ساختمان بانک ملی شعبه سبزه میدان ویران شد عاقبت تکیه دولتتعزیه در تکیه دولت تا اواخر دوره قاجاریه به صورت مداوم برگزار میشد، اما با انقلاب مشروطه و پرداختن مردم به امور سیاسی و اجتماعی، مراسم شبیهخوانی در این تکیه دیگر برگزار نشد و اوایل سلطنت پهلوی اول آرام آرام رو به تعطیلی رفت.
پهلوی اول معتقد بود در صورتی که اروپاییها حرکات تعزیه را مشاهده کنند، به حساب خشونت گذاشته میشود؛ بنابراین همهگونه تظاهرات مذهبی ممنوع شد که آسیب فراوانی به این هنر آیینی زد. در چند دهه دوره پهلوی این آیین به صورت سیار و پراکنده در شهرهای مختلف برگزار میشد.
تکیه دولت، بعد از دوران مشروطه، سالها متروک و نیمه مخروبه بود تا اینکه در سال ۱۳۲۵ خورشیدی به دستور عبدالحسین هژیر (وزیر دارایی دولت وقت) و به منظور ساخت بانک ملی شعبه سبزه میدان (میدان ۱۵ خرداد)، تخریب و بخش اعظم این بنا، برای ساخت این بانک استفاده شد؛ بانکی که شاید بسیاری از کسانی که هر روز وارد آن میشوند و یا از مقابل این بانک بزرگ و چشمنواز عبور میکنند، آگاهی نداشته باشند که این مکان در روزگار گذشته شاهد حضور ۲۰ هزار تماشاگر تعزیه و عزاداران سالار شهیدان، امام حسین (ع) بوده است.
۲۱۲۱۷
کد خبر 1659690منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: محرم قاجار تعزیه خوانی ناصرالدین شاه تکیه دولت برگزار می شد تکیه دولت تکیه دولت تعزیه خوان هجری قمری تعزیه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۹۵۶۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تکیه خاتونآبادی، نقش جهانی کوچک در دل تخت فولاد
تکیه خاتونآبادی از تکایای تختفولاد است که کاشیکاری گنبد آن که روش معرق یا نقوش اسلیمی آراسته شده است؛ در قسمت بالا کتیبهای به خط ثلث با مضمون آیاتی از قرآن به شیوه کاشی هفت رنگ خشتی وجود دارد و در زیر آن نیز از خط کوفی ساقهبندی استفاده شده که به تسبیحات اربعه و اسامی امامان اشاره میکند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، تکیه خاتونآبادی یکی از تکایای اواخر دوران صفوی منسوب به علامه میر محمداسماعیل خاتونآبادی است که در دوران حیات او بهعنوان مدرسه علمیه از آن استفاده میشده و با مرگ او و دفنش داخل مدرسه این محل به تکیه تبدیل میشود.
این تکیه در شمال تختفولاد، در کنار کوچه واله، مقابل غسالخانه سابق که امروزه ساختمان مخابرات است، قرار دارد و ساختار آن عبارت است از یک صحن با ورودی اصلی مستقیم به صحن از طرف شمال صحن، سر درب و سکوهای خسته نشین است.
جبهه غربی صحن دارای یک ایوان در گوشه شمالغربی است که مَدرَس و مدفن میر سید محمداسماعیل خاتونآبادی در پشت این ایوان قرار دارد که این مدرس به شکل چهار صفه است؛ قبر خاتونآبادی در صفه جنوبی آن قرار گرفته و در زیر مدرس نیز سردابی است که محل عبادت و ریاضت خاتونآبادی بوده و بالای مدرس اتاقی کوچک مانند است که روی آن اتاق گنبدی نار با کاشیکاری معرق و با طرح اسلیمی زیبا و با رنگ غالب لاجوردی و سفید بر زمینه فیروزهای است.
در کل، معماری بنا، به شیوه اصفهان بسیار خوش تناسب و زیبا است؛ در اطراف صحن اتاقهایی است که محل سکونت طلاب بوده و بعداً محل دفن بزرگانی از خاندان خاتونآبادی شده است؛ جنوبی صحن فضای یک مسجد کوچک تابستانی است و محراب گچی ساده و مقرنسهای ظریف و زیبا در این مکان نظرها را به خود جلب میکند، همچنین در جبهه شرقی یک دالان ارتباطی به صحن تکیه آغاباشی قرار دارد.
این بنا در تاریخ ۱۰/۰۳/۱۳۸۲ شمسی با شماره ۹۰۶۸ در فهرست آثار ملی ثبت شده است.
تعمیر تکیه خاتون آبادیآخوند گزی در تذکره القبور مینویسد: «گویند نانوایی از دست فراشهای حاکم گریخته در این تکیه آمده و این تکیه مخروبه بوده با خود نیت میکند که اگر این مرد بزرگوار و صاحب مقامات است فراشهای حاکم مرا نمیبینند تعمیر این گنبد و اینجا را میکنم بعد فراشهای حاکم آمده توی همانجا را گشته نانوا و را ندیدند بعد آن مرد نانوا تعمیر آنجا را نموده و رفع خرابی آنجا را کرده.»
تزئینات بنامفصلترین تزئین، کاشی کاری گنبد تکیه است که به روش معرق یا نقوش اسلیمی آراسته شده است؛ در قسمت بالا کتیبهای به خط ثلث با مضمون آیاتی از قرآن به شیوه کاشی هفت رنگ خشتی وجود دارد و در زیر آن نیز از خط کوفی ساقهبندی استفاده شده که به تسبیحات اربعه و اسامی امامان اشاره میکند و به روش معقلی در زمینه کاشی فیروزهای کار شده است.
از موارد دیگر کاشیکاری میتوان نمای شمالی تکیه اشاره کرد که نقوش آن در قسمت بزرگتر است و سرمهدان با کاشی معقلی فیروزهای و خطوط بنایی اسماً ا… و محمد و علی با کاشی سیاه است و در لچکیهای کوچکتر از کاشی مشکی استفاده شده و مربعهای بالای دارای نقوش صابونکی ساده است.
افراد شاخص مدفون در تکیه خاتونآبادیمیر سید محمداسماعیل خاتونآبادی:
فرزند سید محمدباقر، عالم فاضل، عابد زاهد فقیه و مفسر قرآن کریم. از شاگردان ملأ محمدتقی مجلسی، میرزا رفیعا نایینی و ملارجبعلی تبریزی است که سالها امام جماعت و مدرس جامع جدید عباسی (مسجد امام) بوده است.
در اواخر عمر، در تختفولاد مدرسهای بنا کرد و به تدریس، تألیف و عبادت در آن مدرسه مشغول بود و بالغ بر ۳۵ تألیف داشته که از آن جمله «شرح اصول کافی»، «اعتقادیه» و «تفسیر قرآن» در چهارده مجلد است؛ وی ریاضیدان، مهندس و ستاره شناس برجستهای بود که شهرت ویژهای به تدریس و تعلیم علوم ریاضی داشت. او همچنین عارفی زاهد و پرهیزکار بود که به نقد تصوف عملی و متمایز نمودن عرفان صحیح شرعی از عرفان غیر شرعی همت گمارد.
در مورد وی گفته میشود که برای خود قبری در حجرهای در همین تکیه آماده کرده بود، شبها بعد از فریضه مغرب و عشا در میان آن قبر رفته و تهجد در قبر گذاشته و بعد از آن از قبر بیرون میآمده، مشغول تألیف کتب از جمله تفسیر قرآن میشده است.
میر سید محمدباقر خاتونآبادی:
فرزند میر محمداسماعیل، عالم فاضل، فقیه محقق و ادیب، معروف به ملاباشی، نزد جمعی از علما از جمله محمدباقر محقق سبزواری، آقا حسین خوانساری به تحصیل پرداخت؛ میر محمدباقر، دانشمندی مورد توجه شاه سلطان حسین بود و عنوان معلمی او را داشت که پس از اتمام بنای مدرسه چهارباغ در سال ۱۱۱۸ قمری تدریس در این مدرسه به وی واگذار شد و پس از پدرش نیز مقام امامت و مدرسی مسجد جامع عباسی را برعهده داشت. از آثارش «آثار علوی»، «آداب دعا» و «ترجمه مکارم الاخلاق» است.
سید محمدحسین خاتونآبادی:
فرزند میرزا محمود، شاعر و ادیب و خوشنویس دانشمند، متخلص به «آزاد»، تحصیلاتش را در اصفهان و نجف به اتمام رسانیده، به تدریس در مدارس اداره فرهنگ مشغول شد؛ وی متبحر در علم الانساب، علوم غریبه، تاریخ، ادبیات نقاشی و طراحی بوده، خطوط ثلث، نسخ و کوفی را خوش مینوشت و در اصفهان در مدارس حقایق، جده کوچک و در تهران مدرسه شیخ عبدالحسین، آصفیه، سیروس و در نجف اشرف در مدرسه علمیه نجف تحصیل کرد.
مسلط به زبان عربی و آشنای با زبانهای روسی، فرانسه و انگلیسی بود و خدمت فرهنگی او در مدارس شهرهای ساوجبلاغ تهران، ابرقو یزد، شهرضا، اردکان، اصفهان و مدرسه چهارباغ بوده و دارای مدال علمی درجه اول از وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه است.
کد خبر 748971